در کنار چنارها

ساخت وبلاگ

نشستم روی صندلی مینی بوس و از شدت زیبایی و سرسبزی منظره پارک کنار ایستگاه گریه م گرفته..

این قسمت شهر پر از درخت های تنومند و قدیمی...

آب جو ها از چشمه ی مرکزی شهر جاریه

رودخونه پشت سرمه و صدای سارها، طوطی ها با زمزمه نسیم همراه شده...

فکر برگشتن به چاردیواری خونه اذیتم میکنه، قلبم سنگین میشه و گلوم میگیره

با خودم فکر میکنم آپارتمان نشین ها چی میکشند؟!...

حیاتی که با سبزی و آب عجین شده رو چه به خاکستری بتن

خدایا خودت دل ها و خانه ها رو وسیع کن

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 28 ارديبهشت 1402 ساعت: 23:15