درون یا بیرون؟

ساخت وبلاگ

امروز صبح به چی فکر میکردم؟

به آروم شدن

اینکه ماها چطور آروم میشیم.

مثلا با خوردن یک دمنوش آرامبخش

خوراکی مورد علاقه

سفر

تفریح رفتن

گپ زدن با افراد مورد علاقه

تازه اینها موارد مفید و حلال هست. موارد مضر و حرام بماند.

بعد از خودم پرسیدم اگه زمانی اینها نباشن در حوادث و سختی ها چطور باید خودمون رو آروم کنیم؟

مثلا اگه غذا نباشه، یا دوست و همدلی...یا امکان سفر و تفریح نداشته باشیم.. 

اینجا چطور باید آروم بشیم و ادامه بدیم؟!

و بعد به انواع روش های فکری و مدیریت حال درونی فکر کردم. 

رجوع به درون

تحلیل احساسات و بررسی افکار

تکنیک های جسمی و غیره..

خب اینطور آروم شدن کار سطح بالایی هست‌ هر کسی قدرتش رو نداره. چرا؟ چون افراد عادت میکنن در نازل ترین سطح به خواسته هاشون پاسخ بدن

یعنی در مواجهه با مشکل میرن سراغ خوردن

یا سیگار کشیدن

یا ناخن جویدن

دوباره چرا؟! چون که مایل هستن سریع از اون حالت بد خارج بشن و فرار کنن. بینش ماندگاری و تحلیل شرایط بد رو کسب نکردن. بصورت عقلانی عمل نمیکنن بلکه غریزی عمل میکنن. یعنی همونطور که یک گربه در شرایط خطر ناگهانی با سرعت و شدت و بدون محاسبه فرار میکنه و ممکنه در حین فرار از مورد اول در چاله یا دام دومی بیفته. انسان هم به این صورت عمل میکنه.

تفاوت انسان و حیوان چیه؟! بله داشتن عقل. 

عقل درنگ میکنه و شرایط رو تحلیل میکنه و بر اساس اون تصمیم میگیره و راهی مناسب و کاربردی تر برای برون رفت از شرایط بد پیدا میکنه.

اینجا دعوای غریزه و عقل رخ میده. عقل میخواد غریزه رو مدیریت کنه، اما غریزه مثل یک ماهی لیز از دست عقل در میره. نزاع این دوتا در طول زندگی فرد اون شخصیتی رو شکل میدن که میتونه یک آدم با درایت و هوشیاری در ناگواری ها باشه

یا یک انسان آسیب پذیر که با وزش کوچکترین باد مخالفی دچار تنش و فروریختگی درونی بشه و به دستاویزهای بیرونی پناه ببره.

...........................................

پ.ن: شعری داره مولانا مرتبط با این صحبت که خیلی خوشگواره..

ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان

پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 17:10