یک همچین خانواده ایی

ساخت وبلاگ

غروب دم افطار همراه خواهر، جلوی مغازه لباس فروشی ایستاده ایم و در تلاش برای تخمین میزان قندخون برای ادامه مسیر یا بازگشت به خانه.

یکهو یک نفر با صدایی مذکرانه از قفا خراب شد روی سرمان که اینجا چه میکنید؟!

...قاعدتا" عکس العملم نیازی به توضیح نداره!

در حیت اجرای عکس العمل، دایی جان شماره 4 مخالف با مواضع نظام، با خنده و شادی فریاد میکشه :

اینجوری میخوای بری مبارزه با داعش؟! :-/

پ.ن: جا داشت مبالغی کولی بازی راه بندازم تا ملت به جرم مزاحمت بریزن سرش!

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 165 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 3:38