به یاد دوست

ساخت وبلاگ

دلم گرفت دم افطاری

به یادت قرآن باز کردم

با عزم راسخ که این آخرین بار است

گفتم الان یک چیزی می آید که بیخیال شوم و دائم با خودم نگویم که می آید یا نمی آید

انگشت اشاره ام ثابت و بی تزلزل صفحه ایی را آورد

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا

مبهوت زل زدم به مصحف شریف در غروب شب قدر

مانده ام به چه تفسیر کنم..

مانده ام به چه تعبیر کنم

(یک خاطره)

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 18:20