دیشب خیلی چیزها را فهمیدم . چیز تازه ایی نیست اگر بنویسم زیر و روو شدم و یک بار دیگر نابود... گویا قاعده اییست برای خودش. آنقدر ضربه میزنند تا قوی بشوی و از همه چیز دل بکنی.. اینطور مردن و جان دادن هم راحت است. خب، دست آدم از گور بیرون نمیماند به هوای چیزی. دوست نداشتم توی دل و ذهنم از بین بروی اما رفتی حالا خیلی راحت به فضای خالی تنهایی خود برمیگردم. . . . خب ببینم الان چی کم دارم برای ادامه ای,تمام ...ادامه مطلب