ترک

ساخت وبلاگ
پنجشنبه ایی است و دلم گرفته. هوس میکنم جمکران بروم، یعنی جنس بغضم مرا به انجا میکشاند. مثل همان باری که بعد از دادن هارد بغض کردم و گوشه ای از مسجد پناه آوردم. نمیدانم از اینجا باید چطور رفت. آخر جاده ی کوه خضر به جمکران را بسته اند. با پرس و جو تا آخر بلوار کریمی میروم، از راننده میپرسم چطور از ای ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 171 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 22:57

حکمت! حکمتش چیست؟ همه همین را میگویند. ببین حکمتش چه بوده!و من فکر میکنم که مثلا" حکمت این آشنایی این بوده که روحم بعد از آن همه خستگی دوباره جان بگیرد و بنویسم و بسرایم.. مثل این بیت هایی که این روزها در حرم از قلمم جاری میشود.. و اگر چنین باشد و تنها حکمتش این باشد، بساط قلم و شعر و شاعری را در ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 175 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46


و اگر یکنفر بیاید و بپرسد که سخت ترین تصورت از آینده چیست

خاطره آن روز را برایش بازگو میکنم که در اتوبوس به خانه های آفتابگیر آجرنما نگاه میکردم. یک آن فکرم رفت به سمت تو ..

اینکه از چنین خانه ایی بیرون بیایی و ته دلت غصه باشد و ناراحتی و افسوس..

چنان قلبم فشرده شد که همانجا دعا کردم هر چه میخواهد بشود، اما تو راضی و خوشنود باشی، دلت گرم باشد و قرص..


ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 191 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46



ما که رندان هیچ پردازیم

عقل خود را به هیچ می بازیم

  هرکه فهمید ما نظربازیم

  منطقی تر به ما خیانت کرد 


بی کسی درد نیست، مرتبه است

هر دو را ناگزیر بخشیدم

پشت من دشمنی که صفحه گذاشت

دوستی که مرا ((قضاوت)) کرد    


از چه بنویسم؟ از تو یا مردم؟ 

قصه اینجاست هر دو درد منند

جرم حلاج هم همین ها بود

عشق را قاطی سیاست کرذ..





ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 193 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46


 بیا کبوتر..بنشین، مژده ی وصل یارم را بیاور
از درون حقه ی حق، شرح اسرارم را بیاور
تا نریزد گرد پیری بر دل شیدای مجنون
یک غزل از آیه ی پروردگارم را بیاور...


...


امروز توی حیاط حرم کبوتری سفید ناگاه پر زد،  بالای یکی از غرفه ها چشم در چشمم نشست..

این چند مصرع حاصل تلاطم نگاه کبوتر...

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 187 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 163 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46

ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان باشد کز آن میانه یکی کارگر شود ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو لیک ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 159 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46

فقط به نظاره مینشینیم و کاری از دستمان برنمی آید. نه اینکه برنیاید، نه! خیلی کارها میتوانیم بکنیم اما دست روی دست گذاشته ایم و نگاه میکنیم. چرا که مصلحت نیست.. مصلحت نیست بیخیال خیلی از باید ها و نباید ها شویم. یا به قول تو تزاحمات زیاد است، و نمیشود ندید گرفت!! . . چرا همه چیز باید اینقدر سخت باش ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 199 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46


کامنت که نمیگذاری،

پیام هم که نمیدهی..

جواب هایت هم که تلگرافی هست..


داری تلاش میکنی که فراموش کنیم؟! یا من فراموش کنم؟؟؟

یا حالا که همه ی برگ ها را روو کرده ام دیگر بازی برایت رنگی ندارد..

.

.

بعضی وقت ها فکر میکنم خودم را در یک جایگاه عاریه جا کرده ام و به زور قصد اجرای نقشی را دارم که در قالب من ندوخته اند شازده...

انگار از ان اول همه چیز درست بود و این میان فقط من اشتباهی بودم..

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 136 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 151 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46


نمیدانم چرا این روزها اینقدر دلم کربلا میخواهد..

اهل کربلا را..

خیلی دور از ذهن است که چون منی چنین بخواهد، میدانم! اما دل است دیگر...

عمری سرگشته بوده و تازه قرارش را فهمیده..

اما دوری از این قرار ..

هی عجب!

هی عجب از بازی روزگار...



دلم هوای حرم کرده است می‌دانی

دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر.

 

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 154 تاريخ : جمعه 27 اسفند 1395 ساعت: 8:46


میگویم چنین است و چنان است.

با پوزخند نگاهی به ساعتش می اندازد و میگوید:

تاکنون هیچ کس از فراق نمرده که تو دومیش باشی...

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02

سال 91 بود که اولین راهیان نور عمرم را رفتم. با اینکه از بسیج و بسیجی خوشم نمی آمد اما برای دیدن شهدا عازم شدم. دلم میخواست مناطق جنگی را ببینم. هیجان صحنه های جنگ را دوست داشتم...گاهی تلویزیون تصاویری از ان زمان پخش میکرد و من محو الله اکبرها و تکاپوی رزمندگان میشدم. به اصرار یکی از دوستانم و اندک ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 172 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02

بگذار از شب پنجم نگویم که طوفان شده بود انگار یا زلزله... که در و دیوار برایم دل میسوزاندند و بالش و پتو دلداریم میدادند... نگویم که انگار در یک چرخ و فلک با دور تند بودم و تهوع عجیبی عارضم شده بود زشت است شازده، گفتن اینها درست نیست! . دیشب که گفتی احساساتت را پنهان نکن دلم از ناراحتیت در هم فشزد ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02


توی حرم روبه روی گنبد نشسته بودم. دلم روضه ی عباس علیه السلام خواست..

خیلی زیاد...


هی داشتم توی دلم میگفتم روضه ی عباس...روضه ی عباس


یکباره صدای هیات به گوشم آمد


دویدم سمت درب خروجی،


روضه ی عباس میخواندند...

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 149 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02


ششم را جا انداختم. خواستم بنویسم اما دل و دماغ نداشتم. نمیدانستم چه بنویسم. دیشب یک دایره ابهام بود برایم..

چرا همه چیز باید اینقدر پیچیده باشد و میان این پیچیدگی تو و من باشیم؟

یا بهتر بگویم، دو سر این پیچیدگی...

به چه چیزها که فکر نمیکنم...

 توی حیاط حرم هر بابایی که نوزادش را بغل کرده بود به چشمم می آمد، یاد تو می افتادم و فاطمه ی کوچک..

دلم ضعف میرفت..

یادم به فاطمه ی خودم می افتاد و بدجوری حق میدادم که هرکاری برایش بکنی

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 139 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02


فرق دارد اینکه محبتی در طول محبت خدا باشد یا در عرض با آن.



ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02


"من او " را خوانده ای؟

حتما" بخوان!..عالیست..


تازه داستانش از آنجا شروع میشود که هم چیز به هم گره خورد...


.

.


ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 166 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02


کی فکر میکرد منی که در مشاوره هایم وقتی به مسئله ی عشق میرسیدم میگفتم خب این که چیزی نیست..چرا فکرت را درگیر میکنی،

صبح ها اینگونه بلند شوم..

انگار برای مسابقه دو صدمتر آماده میشوم..

پر طپش، پر استرس..

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02

امروز باز هم حرم رفتم. خوشا به حال من که این همه حرم نصیبم شده..خدایا شکرت انگار زیر رگبار لطف خدا هستم... با مامان و فاطمه جلو رفتیم. مامان با تعجب میگفت چقدر خلوت است و من خندیدم و گفتم شب نیامدی ببینی! حیاط آفتاب بود و باد، هوا تمیزه تمیز! داشتند گنبد را میشستند، خانه تکانی عید بود انگار. مثل قد ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 6:02